افسردگی

افسردگی
ٌ حدود 40 % از نوجوانان دوره ای از افسردگی را سپری می نمایند که در واقع نوعی اختلال در وضعیت روانی است که مشخصات آن عبارتند از :احساس کمبود عزت نفس و احساس بی ارزشی ، عدم تمایل نسبت به فعالیت های زندگی و تغییرات در وضعیت خواب و خورد و خوراک .
دلایل افسردگی در نوجوانان عبارتند از : تغییرات هورمونی ، چالش های زندگی ، نگرانی هایی در خصوص وضعیت ظاهری . دختران بیش تر از پسران از افسردگی رنج می برند . متاسفانه نتیجه غم انگیز و حقیقی افسردگی در نو جوانان ، پدیده خودکشی است .ٌ

اصطلاح عامیانه نظیر پکر بودن ، بی خبر بودن ، دمغ بودن و سر خورده بودن و غیره برای بیان افسردگی به کار می رود .
کلمه افسردگی هنگامی که به یک حالت روحی نسبت داده می شود ، تمامی معانی عامیانه ای را که گفته شد را در خود دارد و نشانگر احساس کسالت روان ، کمبود انرژی ، ، نا امیدی و بی فایده بودن است و بی علاقگی و بد بینی نیز به همراه آن می آ ید . صفات ویژه حالت عکس آن شور و هیجان ، شادی ، امید و خوش بینی است . حالت افسردگی اغلب پس از نومیدی و یا احساس از دست دادن چیزی بوجود می آ ید . ولی بسیاری از اوقات هم ظاهرا ناگهانی و خودبخود بوجود می آ ید .
افسردگی محدود به زمان و مکان خاصی نیست ، بلکه واکنشی هست در مقابل استرس . حالتی است که در هر زمان و برای هر کسی ، ممکن است روی دهد . به جرات می توان گفت که نیمی از افراد بالغ در دوره ای از عمر خود دچار این حالت بوده اند و متاسفانه اکثریت این توده از افسردگی خود آ گاه نبوده و نیستند . یکی از دلایلی که مردم از شناخت افسردگی خود عاجزاند ، این است که اغلب آن را با غمگینی معمولی اشتباه می کنند . در زندگی هر کس موقعیتهایی پیش می آ ید که خواه نا خواه او را غمگین می سازد .غمگینی یعنی نا خوشنودی یا نا رضایتی ، موقعی که کار ها بر وفق مراد نیست ، پیش می آ ید . این حالت با آشفتگی واقعی روحی و تقلیل بینش معنوی شخص همراه نیست . اما افسردگی حالتی است که بر کیفیت خلق شخص تاثیر عمیق گذا شته و نحوه ادراک او را از خویش و از محیطش دگرگون می سازد .
افسردگی بیماری بسیار شایع عصر ماست. و در تمامی جهان روندی فزاینده دارد. این در حالی است که حدود نیمی از مبتلایان به افسردگی یا از بیماری خود بی خبرند یا بیماری آنها چیزی دیگر تشخیص داده شده است.
افسردگی یک بیماری اختصاصی نیست بلکه در تماما سنین و همه نژادها، هم در زنان و هم در مردان ظاهر می شود. افسردگی بیماری ساده ای نیست بلکه انواع گوناگون دارد به طوری که در بعضی افراد به صورت هایی ظاهر می شود که ما عموماً آنها را افسردگی نمی شناسیم. افسردگی پس از آنکه درمان شد غالباً باز می گردد.
افسردگی مسائل گوناگونی به همراه دارد. غیراز مسائل پزشکی و اندوه که بسیار شایع است، فرد مبتلا به افسردگی خود را در کارها مورد تبعیض و از نظر اجتماعی مطرود و حتی منفور خانواده خودش می بیند. گاهی انزوای همراه افسردگی، بیمارانی را که وضعی درمان پذیر دارند به دوری از مردم یا به سوی مرگ سوق می دهد. درباره افسردگی خبرهای خوشی نیز وجود دارد: بیشتر انواع افسردگی قابل درمان اند.
Depression که غالباً افسردگی بالینی، اختلالات خلق و خوی یا اختلالات عاطفی نامیده می شود، بیمار را دچار آشفتگی اندیشه، آشفتگی عاطفی، تغییر رفتار و بیماری های جسمانی می کند.
افسردگی بالینی، از دیدگاه عملکردهای اجتماعی بیش از دیگر بیماری های مزمن، بیمار را ناتوان می کند. افسردگی کبیر بیش از بیماری های مزمن ششی، التهاب مفصل و دیابت ، ناتوان کننده است. افسردگی یک نشانگان (Syndrom) یعنی مجموعه ای از علامات مرضی(Symptoms) مختلف است.
ملاک های تشخیص افسردگی عبارت اند از:
1- افسرده بودن خلق و خوی در بیشتر روزها، تقریباً هر روز.
2- کاهش آشکار علاقه یا میل به هر نوع فعالیت در زندگی.
3- کاهش یا افزایش قابل توجه وزن بر اثر کاهش یا افزایش اشتهای غذا خوردن.
4- بی خوابی یا پرخوابی در غالب شب ها.
5- افزایش یا کاهش اعمال روانی حرکتی یا فعالیت های ذهنی.
6- خستگی یا کاهش انرژی.
7- احساس بی ارزشی یا گناهکار بودن.
8- کاهش توان اندیشیدن یا تمرکز ذهن و تصمیم گیری.
9- اندیشیدن به مرگ ( نه ترسیدن از آن) و به خودکشی، بدون داشتن طرحی برای آن ، یا اقدام به خودکشی با طرحی از پیش ریخته.
داشتن حداقل پنج علامت یاد شده برای ابتلا به افسردگی کبیر کافی است. ولی علامات مرضی یک و دو باید جزء آن علامت باشند. افسردگی نمی تواند واکنش معمولی مرگ یک عزیز باشد. همه افراد مبتلا به افسردگی تمام علامات مرضی این بیماری را ندارند و شدت علامات مرضی در افراد مختلف متفاوت است.


افسردگی در کودکان
سابقا چنین تصور میشد که کودکان هر گز دچار افسردگی نمی شوند زیرا آ نان نشانه های دال بر افسردگی را که در بزرگسالان قابل تشخیص است ازخود نشان نمیدهند ، ولی برای درک افسردگی کودک باید دنیا را از دریچه چشم او دید . کودکان بندرت می گویند : ٌ احساس افسردگی می کنم ،ٌ ولی خیلی از آن ها می گویند ٌ انگار فراموش کرده بودند که من هم آن جا هستم ٌ ، ویا ٌ انگار فکر می کردند من آن قدر بزرگ نشده ام که بفهمم ، یا در این کار شرکت کنم ،ٌ‌از دید کودک این تجربه به معنای انکار ارزش شخصی اوست .
افسردگی ،خانواده و جامعه
در یک گروه احساسات می توانند مشترک باشند و مشترکا تجربه شوند .هنگامی که یک عضو گروه شاد است ، بقیه گروه می توانند با اوهمانند سازی کنند ، همه ی گروه احساس شادی می کنند . مثلا در مراسم ازدواج اگر عضوی از گروه افسرده باشد ، تمامی گروه احساس افسردگی خو.اهند کرد . همین امر در محیط کوچک تر به نام خانواده و کلاس درس هم صادق است ، گاهی اوقات وجود یک دانش آ موز شاد باعث شادی و نشاط کل دانش آ موزان یک کلاس می شود و به همین ترتیب دانش آموزی که از افسردگی رنج می برد بقیه افراد را هم تحت شعاع قرار می دهد .

فرد افسرده با تجربه ذهنی ناراحتی شدید، فقدان احساس کنترل بر خلق و عواطف و تغییر در سطح فعالیت ، عدم علاقه و احساس گناه، افت در عملکرد شغلی و روابط اجتماعی را تجربه می کند. تحقیقات دال بر این امرند که از هر ده نفر تقریباً یک نفر از افسردگی رنج می برد و زنان دو برابر مردان به این بیماری مبتلا می شوند. شیوع افسردگی در زنان جوان بیشتر است و با افزایش سن کاهش می یابد، در حالی که شیوع آن در مردان جوان کمتر است و افزایش آن با سن نسبت مستقیم دارد.
گرچه ابعاد مضر بیماری افسردگی، اکثراً متوجه زندگی قربانی و خانواده اوست لذا با توجه به پیامدهای سوء طلاق، خودکشی، الکیسم، اعتیاد به مواد مخدر، بیکاری و ...، اقتضا می کند که این معضل را در زمینه مشکلات اجتماعی به شمار آورده و برای کاهش میزان آن کوشیده و برای رفع آن برنامه ای عاقلانه بیندیشیم.
به اعتقاد اکثر روان شناسان و جامعه شناسان ریشه اصلی افسردگی به خانواده برمی گردد. چرا که خانواده به عنوان نهادی که زمینه و بستر آموزش و رشد روانی – اجتماعی فرزندان را فراهم می سازد، نقش به سزایی در وضعیت روانی فرزندان دارد. خانواده به عنوان مجموعه ای که قوانین و رسوم عملکردی خود را دارد ، از اعضایی تشکیل شده که به گونه ای پویا با یکدیگر مرتبط اند و به همین دلیل نیز رفتارشان به صورت کاملاً مجزا از کل سیستم خانواده قابل بررسی نیست. خود این سیستم نیز به نوبه خود با نیروها و مجموعه های گسترده اجتماع مرتبط است و ارتباط متقابل دارد.
نگرش و عقاید والدین در جریان اجتماعی شدن و رشد شخصیت کودک سهم به سزایی دارد. این نگرش ها گاه زیان آور و آسیب رسان است و می تواند در ناسازگاری های بعدی در زندگی تأثیر گذار باشد.
چنان که آلفرد آدلر در این باره می گوید:
" افسردگی از احساسات تحقیرآمیز که در دوران کودکی به واسطه حمایت شدید یا طرد شکل می گیرد، ناشی می شود" کارن هورنای نیز می گوید:
" اختلال در روابط والدین- فرزند باعث افسردگی و ناراحتی طولانی مدت در زندگی حال و آینده او می شود."
کیفیت تعامل والدین و کودک از مهمترین عواملی است که می تواند به شخصیت و روند رشد فرزندان تعالی ببخشد و به استقلال دوران بلوغ و رشد، احساس مسئولیت، اعتماد به نفس، سازگاری و انطباق فرزندان منجر شود. به طوری که آنان با دیدی مثبت به خویش بنگرند تعاملات مطلوبی با اطرافیان داشته باشند. این افراد قادرند با استرس و بحران بهتر تطبیق یابند و در دوران بلوغ و بزرگسالی کمتر دچار اشتباه و انحراف و افسردگی شوند.
به طور معمول دعواهای خانوادگی و تنش ها، قواعد انطباقی شدید، بدخلقی و بکن و نکن ها موجبات احساس ناامنی در فرزندان می شود. این وضعیت مخاطرات روانی اعضای خانواده بالاخص فرزندان را فراهم می سازد. به همین دلیل اعضا برای دستیابی مجدد به تعامل حیاتی می توانند به انواع رفتارهای نامطلوب روانی- اجتماعی متوسل شوند و یا سوق یابند.
همچنین تحقیقات نشان می دهد طلاق و جدایی والدین، بیماری های بلندمدت، غیبت و عدم حضور در خانه، مشکلات مالی، بیکاری و نیز انحرافاتی مانند اعتیاد، انحرافات جنسی ، و دزدی از عواملی خاص دیگری است که در ایجاد مشکل افسردگی فرزندان در محیط خانواده مؤثر است.
از سویی، همانطور که می دانیم خانواده به عنوان نهادی اجتماعی در خلاء واقع نشده و با سایر نهادها و بخش های جامعه در ارتباط است و متأثر از تأثیرات آنهاست. بنابراین در هر بخشی از اجتماع و نهادهای آن، تصمیمات و تعاریف صورت گرفته در آن خواه ناخواه خانواده را متأثر می نماید و باعث می شود که به محیط خانواده کشیده شود و در صورت منفی بودن، جو و محیط خانواده را به تشنج بکشاند و به مخاطرات و تنش های روانی اعضای آن منتهی شود.
بی عدالتی های اقتصادی و اجتماعی، تجمل دوستی و پول پرستی، تضاد ارزش های خانواده با جامعه، بیکاری، مفاسد اجتماعی، معضلات اشتغال و تنش های شغلی، تضادها و بحران های فرهنگی، کمبود امکانات مسکن و درآمد پایین ، نقش تعیین کننده های در وضعیت اجتماعی، اقتصادی، و فرهنگی خانواده و نهایتاً اعضای خانواده و وضعیت روحی – روانی آنها ایفا می کند.
تحقیقات به وضوح نشانگر این مطلبند که در اغلب جوامع، زمانی که فشار و نابهنجاری های اجتماعی از قبیل وضع نابسامان اقتصادی، بیکاری، تورم، جنگ و حوادث سخت طبیعی و اجتماعی بیشتر می شود طلاق و نابسامانی های خانوادگی افزایش می یابد و بالطبع افسردگی و ناامیدی در میان اعضای خانواده – و در نتیجه اعضای جامعه - افزایش می یابد.
خطر موفقیت
افسردگی را در خیلی موارد بیماری موفقیت خوانده اند ، فراوان دیده شده است که وقتی پزشکی مطب خود را بخوبی براه انداخته است ، کارمندی معاون اداره یا شرکت خود شد ، آدم مبتکری امتیاز انحصاری کشف خود را بدست آ ورد ، زندگیشان دچار تحولی گردیده و سرو کله افسردگی پیدا شده است .
اصل پتر Peter principle این است که اکثر مردم یک قدم فراتر از لیاقت خود نمایانده می شوند و همین موضوع سبب احساس و بدنبال آن ظهور بی کفایتی در آنها می گردد . این اصل را طوری دیگر می توان تعبیر و تفسیر کرد ، ارتقا ممکن است موجب افسردگی ، افسردگی منجر به بیکفایتی شود . وقتی که کسی به منتهای آ مال و آ رزوهای خود رسید ، خطر این که دچار افسردگی شود ، بشدت بالا می رود ، موفقیت اغلب تغییرات عمده ای در زمینه های مختلف اجتماعی ، اقتصادی و گاهی جغرافیایی بوجود می آ ورد و بعلاوه مسئولیتهای خطیر تر و فشار های شدید تر به همراه دارد . و همین طور در محیط آ موزشگاه و در سطح دانش آ موزان کسب موفقیت در زمینه های درسی ، ورزشی و ... گاهی پیامد افسردگی را بدنبال خواهد داشت ، لازم و ضروری است که اولا خانواده ها و مربیان آ موزشی به این نکته توجه کنند که موفقیت دانش آ موزان را فقط به یک نقطه خاص معطوف نکنند ، اصرار بر این داشتن که ارتقا به نمره بیست در مدرسه و کسب مدال های اول در مسابقات ورزشی و علمی شایسته توست و اگر به آن درجه خاص نرسی چه شود و چه شود ، درواقع ازانعطاف پذیری در موفقیت دانش آ موز کاسته ورو یا رو کردن دانش آ موز به چالشی خطر ناک می باشد . زیرا که شبانه روز فکر و اندیشه دانش آ موز در باره موفقیت و عدم موفقیت خود است .اگردر آن درس بخصوص نمره بیست نگیرم چه اتفاقی پیش می آ ید اگردر فلان مسابقه برنده نشوم و رتبه اول را کسب نکنم چه جوابی برای پدر و مادر و مدرسه باید بدهم ؟ و هزاران فکر و خیال دیگر . همه این ها موجب افزایش فشار های روحی و روانی ، استرس و اضطراب شده و پیامد وخیم افسردگی را به همراه خواهد داشت .
چرا حتما باید فرزندم نمره بیست را کسب نماید ؟چرا نباید او را تشویق به کسب نمرات و رتبه های خوب نمایم ؟ آیا فقط کسب نمرات بیست و رتبه های اول متضمن موفقیت دانش آ موزان خو ا هد شد ؟‌
در آ موزش زبان دوم باید مربیان آ موزش و اولیا به این نکته توجه کنند که برای جلوگیری از پیامد افسردگی از مقایسه دانش آ موزان با همدیگر خودداری کنند ، فقط یک جایگاه خاصی را جهت کسب موفقیت های دانش آ موزان انتخاب نکنند ، به هر حرکت مثبت توجه کرده و آنرا تقویت کنند ، این باور را در آن ها رشد دهیم که هدف سبقت گیری از فلان و فلان دانش آ موز نیست بلکه هدف کسب موفقیت برای همه ی دانش آ موزان است . با این افکار که در پهنه وسیع محیط یادگیری سفره ای پهن کرده ایم که هر دانش آ موزی به فراخور توان و آ مادگی خویش می تواند توشعه ای بر گیرد و کسب موفقیت نماید . درمحیط فرا گیری زبان دوم اگر فقط به جایگاه خاصی جهت کسب موفقیت تاکید ورزیم ، متاسفانه چون همه دارا ی استعداد و توان و علاقه یکسانی نیستند .لذا ریزش تعداد کثیری ازدانش آ موزان در این میدان اتفاق می افتد و به راحتی موجب پدید آمدن فشار های شدید عده ای از دانش آموزان شده که آن هم پیامد وخیم استرس و اضطراب و در نتیجه موجب افسردگی عده ای می شود که البته این اتفاق در مدارس دخترانه از نمود بالایی برخوردار است و از طرفی موجب دلسردی و یاس و نامیدی تعداد دیگری از فراگیران شده وبرای همیشه دریچه ورود به عالم فراگیری زبان دوم را برای خویش بسته می بیند .
از طرفی این نکته هم از اهمیت بخصوصی بر خوردار است که مربیان عزیز و والدین گرامی نباید همیشه اصرار و تاکید به نقطه خاصی از موفقیت بورزند و اینکه باید همیشه رتبه تو اول باشد ، همیشه در صدر رقبای خود قرار داشته باشی ، در همه ی مسابقات تو باید رتبه نخست را کسب نمایی . این تاکیدات در واقع باعث فشار دائمی بر دانش آ موز شده و همواره نگران افت خویش است و کسب رتبه ای پایین تر از حد معمول چون کابوسی وحشتناک همواره او را می آ زارد . فکر می کند اگر روزی کوچکترین افتی داشته باشد از چشم همه می افتد ، برای همبشه تحقیر می شود و هزاران ظن و گمان دیگر .



















نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد